در ادامه اجرای طرح "اردوی داستان"، این برنامه این بار در دبستان احسان برگزار شد. دانشآموزان در یک روز پرانرژی و جذاب، اصول اولیه داستاننویسی را آموختند و تمرین کردند.
بخشهای آموزشی اردو
در ابتدای اردو، مهدی میرعظیمی با آموزش اصول داستاننویسی و ایجاد یک نگاه داستانمند در دانشآموزان، فعالیتها را آغاز کرد. او با تمرین مباحثی چون "بوده ولی نبوده"، راوی و فضاسازی توانست توجه و خلاقیت بچهها را به خود جلب کند.
بوده ولی نبوده: دانشآموزان در این تمرین یاد گرفتند که چگونه حتی از یک نشانه کوچک میتوان داستانهای جذابی خلق کرد. بهعنوان نمونه، چوب کبریت سوختهای که روی زمین افتاده، میتواند سرآغاز داستانهایی متنوع باشد. برخی از داستانهای کوتاه و خلاقانهای که بچهها درباره این سرنخ گفته بودند:
ـ شاید کسی با این کبریت شمعی روشن کرده تا در شب تاریک راهش را پیدا کند.
ـ شاید این کبریت در یک مهمانی استفاده شده و بخشی از یک جشن بزرگ بوده است.
ـ شاید این چوب کبریت را باد به اینجا آورده است، از خانهای که سقفش سوخته.
راوی: مفهوم راوی در داستاننویسی بهعنوان کسی که روایت را انجام میدهد، به دانشآموزان توضیح داده شد. میرعظیمی از مثالهای ملموس استفاده کرد تا بچهها دریابند راوی میتواند انسان، حیوان یا حتی یک جسم بیجان باشد.
فضاسازی: با تأکید بر تکنیک "نگو، نشان بده"، دانشآموزان یاد گرفتند که به جای ذکر مستقیم صفات، فضا و محیط داستان را با توصیفات جذاب و دقیق نشان دهند.
سپس، بچهها با تمرین اصل "یک پنجره، هزار منظره" توانستند دیدگاههای مختلف به یک منظره واحد را تجربه کنند.
بخش عملی اردو
بعد از آموزش، دانشآموزان به گروههای مختلف تقسیم شدند و در سراسر مدرسه به دنبال سوژههای داستانی گشتند. آنها مانند یک کارآگاه پلیس، با دقت به جزئیات نگاه کردند و پس از بازگشت به کلاس، داستانهای زیبایی خلق کردند.
تجربه آموزگار از اردوی داستان چهارم دبستان احسان
لیلی تقوی، آموزگار کلاس چهارم دبستان احسان، که در تمام طول اردوی داستان همراه دانشآموزان بود و لحظهبهلحظه این فعالیت را از نزدیک مشاهده کرد، تجربهای متفاوت و بهیادماندنی از این روز خاص را به اشتراک گذاشت. او میگوید: «عنوان این اردو برای بچهها بسیار جذاب بود. از روز قبل که به آنها اعلام کردم چنین برنامهای داریم، با اشتیاق منتظر بودند. هیجان در چهرههایشان موج میزد، و بارها درباره جزییات اردو سوال میکردند. صبح روز اردو، وقتی مهدی میرعظیمی وارد کلاس شد، نگاههای کنجکاو دانشآموزان کاملاً جلب شده بود. آنها با دقت و اشتیاق واژههایی را که استاد روی تخته نوشت، میخواندند و هر کلمهای که میشنیدند، گویی گنجی تازه برایشان کشف شده بود. مهدی میرعظیمی با روشی بسیار صمیمی و جذاب، توانست بهسرعت توجه بچهها را جلب کند. او با مطرح کردن ایدههایی مثل دوربین ذهنی، دنیای جدیدی را به روی آنها باز کرد. این اصطلاح برای بچهها بسیار جالب بود؛ چراکه به آنها کمک کرد همه چیز را بهتر و دقیقتر ببینند. آنها یاد گرفتند چگونه با فعال کردن دوربین ذهنیشان، هر صحنهای را با جزییات مشاهده کنند و از آن در داستاننویسی بهره بگیرند. این اردو تأثیر زیادی روی دقت و تخیل دانشآموزان داشت. استاد، داستانی را با زاویهدید و راویهای مختلف تعریف کرد تا بچهها متوجه شوند که یک داستان چگونه میتواند از نگاههای متفاوت روایت شود. همچنین، مفهوم فضاسازی را به روشی ساده و ملموس توضیح داد. او تاکید کرد که بهجای بیان مستقیم صفتها، باید با نشان دادن فضا، داستان را بهگونهای نوشت که مخاطب بتواند آن را تصور کند. پس از این آموزشها، بچهها برای جستجوی سوژههای داستانی به گروههای مختلف تقسیم شدند. این بخش از اردو یکی از جذابترین بخشها برای دانشآموزان بود. آنها با شور و هیجان و مثل کارآگاهان حرفهای، مدرسه را زیر و رو کردند و به دنبال سرنخهایی بودند که بتوانند از آنها داستان بسازند. صحنههایی که در این جستجوها خلق شد، هم آموزنده بود و هم بسیار جالب. چیزی که برای من بهعنوان معلم کلاس بسیار هیجانانگیز بود، این بود که دانشآموزانی که معمولاً علاقهای به نوشتن نشان نمیدادند و حتی گاهی در برابر آن مقاومت میکردند، در این اردو شروع به نوشتن کردند. یکی ازدانشآموزانم که همیشه میگفت: «نمیتوانم بنویسم»، آن روز چنان درگیر داستان شد که یک صفحه کامل نوشت! داستانش پر از تخیل بود و برای من شگفتآور بود که چگونه این فضا و انرژی، او را به چنین تجربهای هدایت کرد. از همان روز اردو، تغییرات زیادی در رفتار و نگرش بچهها مشاهده کردم. آنها دقیقتر شده بودند، بهتر به جزئیات توجه میکردند، و حتی در درسهای دیگرشان هم این دقت و نگاه داستانمند تاثیر گذاشته بود. در بخشهایی مثل درک مطلب، تحلیل متن، یا حتی در جلسات صندلی صمیمیت، نگاهشان به مسائل عمیقتر و خلاقانهتر شده بود. چیزی که برای من و والدین بسیار ارزشمند بود، تاثیر این اردو بر تقویت اعتمادبهنفس و خلاقیت بچهها بود. والدین بازخوردهای مثبتی از داستانهای نوشتهشده فرزندانشان ارائه دادند. یکی از والدین گفت: «من نمیدانستم که پسرم اینقدر خوب میتواند بنویسد!» این تجربه، نهتنها برای بچهها بلکه برای ما معلمان هم الهامبخش بود. بهنظرم مهارت داستاننویسی، چیزی فراتر از یک مهارت نوشتاری است. این مهارت به بچهها کمک میکند نگاه متفاوتی به زندگی داشته باشند، دقیقتر ببینند، عمیقتر فکر کنند و بهتر ارتباط برقرار کنند. چنین برنامههایی میتواند نقطه شروعی برای تغییرات مثبت در یادگیری و حتی در زندگی آینده فرزندان ما باشد.»
نکات آموزشی مهم برای معلمان دیگر
از تجربه لیلی تقوی میتوان چند نکته ارزشمند را برداشت کرد:
ـ استفاده از اصطلاحات ملموس مثل دوربین ذهنی میتواند مفاهیم پیچیده را برای دانشآموزان جذابتر کند.
ـ فعالیتهای مشارکتی و گروهی، روحیه همکاری و خلاقیت دانشآموزان را تقویت میکند.
ـ آموزش غیرمستقیم از طریق بازی و جستجو، تاثیر بیشتری بر ذهن بچهها دارد.
ـ داستاننویسی نهتنها یک تمرین نوشتاری، بلکه ابزاری برای تقویت تفکر خلاق، مشاهده دقیق و ارتباط بهتر است.
طرح مدرسه داستانمند
طرح مدرسه داستانمند با هدف تقویت مهارتهای داستاننویسی، خلاقیت، دقت و نگاه عمیق به زندگی طراحی شده است. این طرح با ترکیب آموزشهای تئوری و عملی، دانشآموزان را به تجربهای متفاوت و جذاب در یادگیری داستاننویسی دعوت میکند.
طرح اردوی داستان
این طرح، بخشی از مدرسه داستانمند است که در قالب اردو برگزار میشود. اردوی داستان در مدارس و مجتمعهای آموزشی مختلف اجرا شده و همواره با استقبال دانشآموزان و کادر آموزشی مواجه شده است. این برنامه فرصتی برای دانشآموزان فراهم میکند تا خلاقیت خود را در نوشتن داستان به کار بگیرند و نگاه داستانمند را به زندگی روزمره تجربه کنند.
جمعبندی
این برنامه نه تنها مهارت داستاننویسی را تقویت میکند، بلکه به دانشآموزان کمک میکند در تمام جنبههای زندگی، با دقت و خلاقیت بیشتری عمل کنند. داستاننویسی به آنها دیدگاهی عمیقتر به جهان پیرامون میبخشد و راهگشای موفقیتهای آینده آنها خواهد بود.