به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، دبستان احسان میزبان اردوی جذاب داستان با عنوان «میخواهم داستان زندگیام را خودم بنویسم» بود. این اردو با مشارکت دانشآموزان پایه چهارم و در راستای همکاری قبلی جناب آقای ترابی مدیر وقت این دبستان در سالهای گذشته، حمایت مدیر مدرسه جناب آقای مصلینژاد، تلاشها و حمایت معاون پایه چهارم جناب آقای دکتر حیدریفرد و همچنین همراهی آموزگار پایه چهارم سرکار خانم زارع، برگزار شد.
شعار اردو از زبان دانشآموزان چهارمی
دانشآموزان کلاس چهارم در تفسیر شعار اردو، آن را انگیزهای برای بیان خلاقیتها و دغدغههای درونیشان دانستند. یکی از دانشآموزان گفت: «میخواهم داستان زندگیام را خودم بنویسم، یعنی اینکه خودم انتخاب کنم که چه اتفاقهایی در زندگیام بیفتد و با داستانهایم به دیگران نشان بدهم که چه فکرهایی در سر دارم».
شروعی جذاب با تکنیک «دوربین ذهنی»
مهدی میرعظیمی، ایدهپرداز و هدایتگر اردو، با استفاده از تکنیک دوربین ذهنی به بچهها آموزش داد که چگونه داستانهای خود را از زاویهای دقیق و خلاقانه روایت کنند. در این کارگاه، اصول مهمی از جمله تعریف راوی، فضاسازی، شخصیتپردازی و اصل بدیع «بوده ولی نبوده» توضیح داده شد.
اصل «بوده ولی نبوده»؛ راهی به تخیل عمیقتر
این اصل که نخستینبار توسط یک دانشآموز کلاس دومی در یکی از اردوهای داستان بیان شده بود، به شخصیتها و اتفاقاتی اشاره میکند که گرچه مستقیماً در داستان حضور ندارند، اما نشانههای آنها قابل مشاهده است. بهعنوان مثال، یکی از دانشآموزان در داستانش از ساختمانی بلند نوشت که سایه آن بر زمین افتاده بود. او بهطور مستقیم از معمار ساختمان یاد نکرد، اما از نشانههای معماری، نقش او در ذهن خواننده روشن میشد.
«نگو، نشان بده»؛ راز توصیف هنری در داستان
در این بخش، دانشآموزان یاد گرفتند که بهجای استفاده از صفاتی مانند «زیبا» یا «بزرگ»، از توصیف جزئیات بهره بگیرند. مثلاً بهجای گفتن «درخت بزرگی در حیاط بود»، یکی از دانشآموزان نوشت: «شاخههای درخت به قدری بلند بود که انگار میخواستند به پنجره طبقه دوم مدرسه سلام کنند.»
تمرین نگاه کردن و گوش کردن فعال
دانشآموزان ابتدا با هدایت خانم زارع و دوربین ذهنی روشن، به مشاهده دقیق محیط اطراف پرداختند. آنها یاد گرفتند که هر صدا، رنگ یا حرکتی میتواند بخشی از داستان باشد. این تمرین نگاه کردن و گوش کردن فعال ذهن آنها را برای خلق داستانهایی بدیع آماده کرد.
استقبال پرشور دانشآموزان از اردوی داستان در دبستان احسان
اردوی داستان در دبستان احسان نه تنها تجربهای آموزشی بلکه جریانی خلاقانه بود که شور و شوق دانشآموزان پایه چهارم را به اوج رساند. حضور فعال بچهها و علاقهشان به بیان افکار و احساساتشان، فضایی پرانرژی و صمیمی ایجاد کرد.
ساده اما عمیق؛ روایتهایی از آینده شغلی و عاطفی
با اینکه این دانشآموزان در سنین کودکی هستند، داستانهایشان بازتابدهنده دغدغههایی بود که بسیاری از بزرگسالان را شگفتزده کرد. آنها در قالب داستان، آینده شغلی و عاطفی خود را به تصویر کشیدند.
یکی از دانشآموزان نوشت: «وقتی بزرگ شدم، میخواهم یک پزشک باشم که هر بیماری را درمان کند. اما بیشتر از همه دلم میخواهد به مادرم کمک کنم که دیگر سر کار خسته نشود.»
این جملات ساده اما عمیق، تصویری از مسئولیتپذیری، محبت و آیندهنگری این دانشآموز را نشان میدهد.
رصد دقیق مسائل اجتماعی و شخصیتها
بچهها در داستانهایشان با دقتی شگفتانگیز به مسائل اجتماعی و روابط انسانی پرداختند. یکی از دانشآموزان در داستان خود نوشت: «در کوچهای که من بازی میکنم، یک پیرمرد هر روز میآید و سطل آشغالها را میگردد. من نمیدانم چرا او این کار را میکند، اما یک روز میخواهم از او بپرسم.»
این نگاه دقیق و پرسشگرانه، نشاندهنده حساسیت و آگاهی اجتماعی کودکان بود که در اردوی داستان به خوبی شکوفا شد.
احساسات عاطفی در قالب داستان
دانشآموز دیگری در داستانش به موضوع دوستی و احساسات خود نسبت به دوستانش پرداخت: «من و سینا هر روز کنار هم مینشینیم. او همیشه دفترش را با من شریک میشود. وقتی بزرگ شدیم، شاید دیگر با هم نباشیم، اما میخواهم برایش یک نامه بنویسم و بگویم که او بهترین دوستم بوده است.»
این داستانها نشاندهنده عمق عاطفی دانشآموزان و نگرش آنها به روابط انسانی بود.
نمونهای از تخیل کودکانه با نگاه به واقعیت
یکی از دانشآموزان داستانی تخیلی نوشت که در آن یک درخت سخنگو با بچهها درباره مشکلات محیطزیستی حرف میزد: «درخت به من گفت: اگر من نباشم، تو هم نمیتوانی زیر سایهام بازی کنی. پس به آدمها بگو که مرا قطع نکنند.»
این داستان نشان میدهد که کودکان حتی در تخیل خود به موضوعات مهم و واقعی مانند حفظ محیطزیست توجه دارند.
داستاننویسی بهعنوان ابزاری برای تفکر و رشد
استقبال بچهها از اردوی داستان و تمایلشان به خلق روایتهای شخصی و اجتماعی نشان داد که داستاننویسی میتواند ابزاری قدرتمند برای رشد ذهنی و تقویت مهارتهای تفکر و تخیل باشد. هر کدام از داستانها، بازتابدهنده دغدغهها، آرزوها و دنیای فکری این کودکان بود و نشان داد که اگر فرصت و بستر مناسبی فراهم شود، خلاقیت آنها میتواند مرزهای تازهای را درنوردد.
مشق ناخودآگاه ذهنآگاهی
این تمرین به دانشآموزان کمک کرد تا با آرامش و تمرکز، افکارشان را روی کاغذ بیاورند. هر دانشآموز، در فضایی آرام و با قلم و کاغذ، داستان زندگی خود را نوشت و نتایج شگفتانگیزی را رقم زد.
نتایج شگفتانگیز اردو
مطالعه داستانهای نوشتهشده توسط دانشآموزان نشانگر استعداد بالای آنها در نویسندگی و علاقهمندی به داستان بود. این فعالیت خلاقانه، علاوه بر تقویت مهارتهای نوشتاری، تأثیر مستقیمی بر سایر دروس و جنبههای مختلف زندگی دانشآموزان خواهد داشت.
طرح مدرسه داستانمند؛ ایدهای نوین در آموزش
طرح مدرسه داستانمند، با هدف تقویت خلاقیت و توانمندسازی دانشآموزان در داستاننویسی، به همت مهدی میرعظیمی طراحی و در مدارس مختلف اجرا شده است. اردوی داستان، بهعنوان بخشی از این طرح، فرصتی بینظیر برای کشف استعدادها و تقویت فرهنگ کتابخوانی و نویسندگی است. مدیران مدارس، اولیای دانشآموزان و اعضای انجمن اولیا و مربیان میتوانند با مشارکت در این طرح، سهمی در پرورش نسل آیندهای خلاق و توانمند داشته باشند.
این طرح تاکنون در مدارس و مراکز مختلفی از جمله دبستانها، دبیرستانها، آموزشگاهها و فرهنگسراها اجرا شده و توانسته جامعهای از نویسندگان کوچک را به سمت تفکر، تخیل و خلاقیت هدایت کند.
مجتمع فرهنگی آموزشی احسان؛ پرچمدار تعلیم و تربیت
مجتمع فرهنگی آموزشی احسان، با اهداف متعالی در تربیت نیروهای متخصص و متعهد، در دامنه کوه دراک در شیراز و در زمینی به مساحت ۳۰ هزار متر مربع، توسط خیر بزرگوار، مهندس سیداسحاق فال اسیری، در سال ۱۳۷۳ تأسیس شد. این مجتمع که با مطالعات گسترده و استانداردهای جهانی طراحی شده است، اکنون با ظرفیت حدود ۲۰۰۰ دانشآموز و ۲۷۰ پرسنل، از پیشدبستانی تا دبیرستان، فعالیت میکند.
نتیجهگیری
اردوی داستان در دبستان احسان، فراتر از یک برنامه آموزشی ساده، تجربهای برای تربیت جامعهای داستانمند و مسیری برای شناخت بهتر دانشآموزان و تواناییهای نهفته آنها بود. این اردو نشان داد که میتوان با ایجاد فضایی مناسب، دانشآموزان را به سوی بیان افکار و احساسات خود هدایت کرد و از طریق داستاننویسی، زمینهساز رشد ذهنی و عاطفی آنان شد.