ماهی و یاکریم
دوشنبه 1 بهمن 1403
بازدید: 0
چند روز پیش دیداری با جمعی از پدران و مادران دست داد که همگی فرزند نوجوان داشتند. والدینی که معمولا نگران فرزند خویشند و دلشان میخواهد با او ارتباطی موثر داشته باشند.
آنها بیشتر اوقات گلهمندند که نوجوانان زبان ما را نمیفهمند و آنطور که باید به پند و اندرز و نصیحت توجه نمیکنند و ارزش واقعی تجربههای ما را نمیدانند.
آرامآرام خودم را با آنها همنظر دیدم و احساس کردم حرفهایشان را کاملا درک میکنم.
از پشت تریبون چهرهی همه را از نظر گذراندم.
مرغ خیالم را پرواز دادم و فیلتر زمان را فعال کردم. به چشم بر هم زدنی از پس سیمای پدرانه و مادرانهی امروز، آن پسرکان جسور و سر بههوا و آن دخترکان پر نشاط و شوخ و شنگ در آئینهی اندیشهام هویدا شدند.
دختران حرف نشنو و پسران یکدنده و لجباز که هر روز سببی میساختند برای دلواپسی و دل ناگرانی مادران و اخم و تَخم پدران.
تنها تفاوت انگار در کلاه پدران دیروز بود که پشم داشت و پدران امروز که هیمنهای ندارند.
از قیافهی حق بهجانب چند دقیقه پیشم که الآن به چهرهای کنفت تبدیل شده بود خندهام گرفت اما چارهای نداشتم که به سخنرانی جدی خود ادامه دهم.
حالا دیگر با خودم هم همنظر نبودم و سخنان خودم را هم درک نمیکردم.
مسئله هنوز پابرجا بود؛ چه کنیم تا نوجوانان ما را درک کنند؟
یکی از مادران گفت: "فرزند من سرش را کرده زیر آب و فکر میکند کسی او را نمیبیند".
احتمالاً منظورش برف بود اما همین گاف ساده مرا برد به دنیای ماهیهای نوجوان!
گفتم:
آری؛ ما دلمان میخواهد که با ماهیها ارتباط مؤثر برقرار کنیم.
و برای اینکار باید دنیای ماهیهای زیر آب را خوب و درست بشناسیم!
برای این شناخت باید ماهیها را از زیر آب بیرون بِکِشیم و بِکُشیم یا خودمان لباس غواصی بپوشیم و غور کنیم به دنیای آنها؟
نوجوان امروز ادبیات خودشان را دارند، واژههای خودشان را، مفاهیم و تکنیکهای خودشان را.
باید لباس غواصی بپوشیم و موسیقی مورد علاقهشان را بشنویم و نترسیم از خیس شدن، کلام مورد علاقهشان را بفهمیم و نهراسیم که اینکه نفس کم بیاوریم.
نوجوانان ماهیاند و نباید از آنها توقع داشته باشیم که از درخت بالا بروند.
قمریاند که اگر کمی آرامش برایشان ایجاد کنیم همین گوشه خانه لانه میسازند و بیتوقع تخم میگذراند اما مبادا شیطان برود توی جلدمان و بخواهیم دست ببریم توی آشیانهاش! یاکریمها را که میشناسید اگر لانهشان بوی دست آدمیزاد بگیرد رهایش میکنند.
صحبتم ادامه پیدا کرد اما دیگر مهم نبود.
مهم همین ماهی و یاکریمها بودند که باید در آرامش بشناسیمشان.
مهدی میرعظیمی
شیراز
۳۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.