بوخارج
پنج شنبه 1 تیر 1402
بازدید: 395
فرهنگ را باید کفِ کوچه و بازار جستجو کرد. فرهنگ روی بیلبوردها و تابلوها یا لای روزنامهها و مجلات و پشت شیشهی تلوزیون نیست.
فرهنگ توی جلساتی نیست که خود بگوییم و خود بخندیم!
آهنگ فرهنگ از لحن صحبت آن بانوی خانهدار با کاسب محلهشان پیداست از محبت پیرزن به گربه کوچهشان یا دست تکان دادن کودک برای پاکبان زحمتکش کوی و برزنشان.
ایرانیها خانواده دوستند.
در نشستی که با چند مترجم خارجی داستانهای فارسی به زبانهای دیگر داشتم؛ همهی آنها میگفتند وجه مشترک داستانهای ایرانی؛ خانواده است و شیراز هم مشتی است از خروار ایرانزمین.
قبلا گفتیم که شیراز صندوقچهی امانات فرهنگ ایرانزمین است و از دید شیرازیها چهارراه زند مرکز کره زمین!
از چهارراه زند که قدم بگذاری توی خیابان انوری هر دو طرف خیابان پر است از دکانهای شیک خارجی فروشی که تنوع اجناسش برق از سر مسافران میپراند.
از اول خیابان بوی خارج میآید و انگار که داری توی بازار دبی و شارقهی دههی شصت و هفتاد قدم میزنی با هوایی بهتر و آدمهایی باحالتر.
نصف خیابان را که گز کنی این بوی خارج با عطر دلنشین همبرگر و کباب ترکی قاطی میگردد و آرامآرام زانوانت شُل میشود.
آری؛ تو وارد حریم ویمپی شدهای که هر شیرازی اگر هر جای دنیا زندگی کند دیوانهی این عطر و بوست و حتی از بوخارج هم بیشتر دوستش دارد و خیلیها بعد از چند سال دوری، مستقیم از فرودگاه میآیند و اولین بوسه را نثار لب قلمهی نان تازهی دور کبابمیکس ویمپی میکنند و بعد میروند پی کارهای دیگرشان.
همه اینها را گفتم که برسم به کوچهی کنار ویمپی ۱۱۰ که سالن خانوادگی است.
آنجا دکان ویمپی نیست بلکه کانِ محبت و جلوهی مهر خانواده است. دور هر میز اعضاء خانوادهای نشستهاند و برای هم لقمه میگیرند و گل میگویند و گل میشنوند.
اینجا همانجاست که فرهنگ جاری است، مهر خانواده جاری است، عشق جاری است.
عشق و فرهنگی که روی هیچ بیلبوردی و توی هیچ جلسهی فرهنگی از آن یاد نمیشوند اما این خودش اصلِ اصلِ فرهنگ است.
مهدی میرعظیمی
شیراز
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
ویمپی
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.