به یاران صفاهانی

به یاران صفاهانی

 

به‌گمانم آن‌ خواجۀ بزرگ که شیراز، شهرراز، را خال رخ هفت کشور نامید، اگر نگاهش به نگاه باصفای صفاهانیان گره می‌خورد، آن دیار دَیار را نور دیدۀ هفت‌اقلیم می‌نامید که آن‌جا آسمانش هفت‌اختر است و زمینش هفت‌گون و بُستان‌هایش هفت‌بَر و آب و مردمانش یک‌رنگ. شیرازیان سبزند و شاد و بِه و آن‌گاه که نام اصفهان را بر دل جاری می‌کنند، لَختی شادتر می‌‌شوند و دَمی سبزتر و قدری به‌تر که تا بود بوده، چشمانشان به دیدار یاران سپاهانی روشن بوده و تا هستی هست، قلبشان به یاد ایشان گشوده‌ و خاطرشان به‌اعتبار اوشان آسوده خواهد بود. شیراز، دل‌گشای عالم است و یاد اصفهان، جان‌گشای شیراز. شیراز، شاعر شهرهاست و اصفهان، معمار رنگ‌پرداز نقش‌آفرین خوش‌آوای ایران‌زمین. مردمان صفاهانی خوش‌اندیشه و خوب‌سیرتند و هم این سبب است که آتیه‌شان خوش باشد و اقبالشان خوب و تدبیرشان نیک. سخن عشق به اهالی دیار عشق انباز است و راز فرهنگ تنها در گوش فرهنگ‌وران چون راز. این‌گاه که هوای هفتۀ فرهنگی اصفهان با روز شیراز قرین گشته و نسیم اُردی‌بهشت بر دو بال توانمند فرهنگ و هنر ایران‌زمین وزیده، قلب قلم در سینه تپیدن گرفته و توسن اندیشه سوی سپاهان دویدن آغازیده تا شاید زبان به ستایشش گفته‌ای بتواند گفت و دُرّی بشاید سفت. خوش هویداست که اصفهان را به هفتۀ فرهنگ تمنایی نیست که قرن‌هاست آن نام همایون بر تارک فرهنگ می‌درخشد و چشمه‌های ناب ادب و هنر از آن قلۀ بی‌مانند می‌جوشند و می‌خروشند. شهری که مردمانش خاک مُرده را به سرانگشتانِ ورزیده و آموخته زنده می‌سازند تا عالی‌قاپو بروید و چهل‌ستون سر از خاک برآرد.  ولایتی که مردان و زنانش اگر دست به کار ببرند، هنری می‌آفرینند که جهان انگشت به دهان بماند! یکی از آن گوشۀ شهر سر بر می‌آورد به معماری شگفتانه و آن دیگری به دانش‌پراکنی و آن ‌یک به آوا و آواز و نوا و دیگر کسان به کسب حلال و کار و اشتغال‌گستری. آن‌جا پایۀ پرگار ایران‌زمین است؛ حال خوب می‌کنند، درد درمان می‌کنند، جان می‌افزایند تا هرآن‌کس بخواهد از شمال به جنوب و از جنوب به شمال و از باختر به خاور و از شرق به غرب برود، دمی این‌جا بیاساید و غم بتکاند و توان بستاند و رونق را سیاحت کند. اینان اگر دمی فراغت یابند، تربیت آدم پیشه می‌کنند، معلم و استاد می‌آفرینند و دستی به سر و صورت این مرز و بوم می‌کشند. اصفهانی‌ هرجا گام بگذارد، آباد می‌شود و شکوه و فر می‌یابد. جانتان بی‌گزند و نکهت شیرازِ نازِ جنت‌طراز گوارایتان باد.

 

مهدی میرعظیمی

شیراز

اُردی‌بهشت 1402

 

این پیام به سفارش شهرداری شیراز و به مناسبت هفته اصفهان نگارش شد.



   نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.